سام سینگ بیوتیفول
سه شنبه, ۹ تیر ۱۳۹۴، ۰۶:۰۵ ب.ظ
حالا که زیر باد کولر نشسته ام و بعد از تمام شدن امتحاناتم هنوز محض رضای خدا هیچ کاری برای انجام دادن ندارم - الکی مثلن من خیلی بیکارم - تصمیمات جدیدی گرفته ام . دلم دوباره نوشتن را خواسته بود قبلتر ها ولی چنان رویش خاک ریخته بودم که حتی یادم میرفت من روزی می نوشته ام . روزی برای خودم وبلاگی داشه ام و خوانندگانی . و دوستانی که حالا من تمامشان را و تمامشان من را فراموش کرده اند . حالا تصمیم گرفته ام دوباره بنویسم . نوشتن حداقل دردی از دردهای مرا دوا خواهد کرد که نامش تنهائی ست و آشفتگی و پر بودن دل . اینجا من می نویسم چون احتیاج به نوشتن برام مبرم شده است و چاره دیگری ندارم .
از زندگی ام بگویم ؟
نه . چیزی برای گفتن ندارم جز این که محمد رفته است .
- ۹۴/۰۴/۰۹
همه به دنبال نوشتن هستند.
اندیشه تان پر بار و پویا